تاریخ : چهارشنبه, ۱۹ آذر , ۱۴۰۴ Wednesday, 10 December , 2025
6

آیا تفاوتی بین گفتگو و گفتمان وجود دارد؟

  • کد خبر : 3679
  • ۱۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۶
آیا تفاوتی بین گفتگو و گفتمان وجود دارد؟
چرا برخی گفتگوها به خشونت کلامی و یا به نزاع کشیده می شود؟ علت اصلی این رخداد چیست؟ چگونه گفتمان‌ها باعث می شوند مسیر تعامل گفتگوها به عدم پذیرش نظرات مخالف و رفتارهای خشونت‌آمیز تبدیل شود؟

امروزه بستر های مجازی به یکی از اصلی‌ترین میدان‌های تعامل اجتماعی بدل شده‌اند و گفتگو مانند گذشته دیگر امری خصوصی یا محدود به محافل علمی و خانوادگی نیست، بلکه به یک کنش عمومی و همگانی تغییر یافته است و فضایی ایجاد شده که هر روز ما در حال صحبت کردن و یا شاهد گفتگوی افراد بسیاری هستیم، از گفتگو در خصوص مسائل سیاسی و دینی گرفته تا مسائل اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و سبک زندگی و اخبار و حوادث.

این وضعیت، در نگاه اول بسیار نوید بخش است، فضایی برای شنیدن صداهای متنوع، آزمودن اندیشه‌های نوین، آگاهی از تفکرات متفاوت و شکوفایی گفتگوی بین الاذهانی.

اما در همین فضا همه ما تجربه های زیسته تلخ هم داریم، بسیاری از این گفتگوها در همان گام‌های نخست، از مدار احترام، استدلال و شنیدن نظرات فرد مقابل خارج می‌شوند و به سرعت به میدان تخریب، خشونت کلامی، سوءبرداشت، و برچسب‌زدن تبدیل می‌گردند.

گویی در پشت این عدم ظرفیت گفتگو و در پشت این ناکامی ها برای ادامه گفتگو، عوامل دیگری با ساز و کارهایی پنهان‌ عمل می‌کنند و عملا گفتگوها را به انحراف می برند

در این نوشتار در پی آنیم که با نگاهی ریشه‌ای‌ تر به مسئله بنگریم: آیا آنچه میان ما در فضای مجازی پس از شروع یک گفتگو جریان دارد، واقعاً گفتگو است؟ اگر نه، چه چیزهایی گفتگو را کنترل و در اختیار می گیرند و بعضاً آن را به خشونت می‌کشاند؟

در پاسخ به این پرسش‌ها، مفهوم گفتمان به‌ عنوان یک عامل و یک ساختار پنهان و جهت‌دهنده‌ به گفتگوها وارد صحنه می‌شود و اکنون باید بپرسیم که:

گفتگو چیست؟ و گفتمان کدام است؟

آیا این دو تفاوتی با هم دارند؟ آیا می توان آنها را بجای هم بکار برد؟ برای پاسخ باید مفهوم هر کدام را با ارائه تعریفی، روشن نماییم.

در ساده‌ ترین تعریف از گفتگو می توان گفت:

گفتگو نوعی تعامل زبانی میان دو یا چند سوژه‌ است که هدف رسیدن به فهم مشترک است یا روشن شدن اختلافات است. گفتگو اگر در بستر احترام، شنوایی، و انصاف رخ دهد، به روشن‌تر شدن موقعیت‌ ها و حتی همدل‌تر شدن طرفین کمک می‌کند.

اما و اما و اما گفتگو همیشه محصول اراده‌ی آزاد افراد نیست، بلکه ناخواسته و ناخودآگاه، تحت تأثیر گفتمان‌ها شکل می‌گیرد، همان گفتمان هایی که حتی ذهن، زبان، و اولویت‌های گفتگو را سامان دهی می‌نمایند.

گفتمان‌ها، به تعبیر میشل فوکو ساختارهایی از دانایی و قدرت‌ هستند که تعیین می‌کنند چه چیزی گفته شود؟ چگونه گفته شود؟ و چه چیزهایی اصلاً مجال ظهور نیابد.

در واقع گفتمان ، نظامی از معناست که فراتر از گفتگوهای فردی، ساختار ذهنی و زبانی یک جامعه را شکل می‌دهد. گفتمان، شامل مفاهیم، پیش‌فرض‌ها، ارزش‌ها و زبان خاصی است که در مورد یک موضوع یا حوزه، در یک بافت تاریخی یا فرهنگی رایج و مقبول می‌ افتد.

وقتی دو نفر در حال گفت‌وگو درباره‌ی موضوعی مثل حجاب هستند گفتگوی آن دو تنها محصول دیدگاه شخصی یا تربیت خانوادگی‌ نیست، بلکه در فضایی فراتر و در چارچوب گفتمان‌هایی متفاوت از دین، سکولاریسم، فمینیسم، مدنیت، یا اقتدار سیاسی شکل گرفته است. که در همین گروه هر روز شاهد حضور پر قدرت گفتمان هایی خاص در گفتگوها هستیم و در یک موضوع خاص افراد معتقد به آن گفتمان گاهی باهم حتی بدون هماهنگی از یک موضوعی دفاع یا آن را رد می نمایند…

برای روشن نمودن موضوع اجازه بدهید نمونه‌ای از یک گسست در یک گفتگوی فرضی و یا شکست و انحراف را با موضوع حجاب با هم مرور کنیم.

فرض کنیم در همین گروه عمومی و در فضای مجازی، یکی از اعضاء گروه پُستی درباره‌ی لزوم رعایت حجاب در اماکن عمومی به اشتراک می‌گذارد آنهم با استناد به ارزش‌های دینی، اخلاق عمومی، و یا حتی قانون عفاف و حجاب.

فرد دیگری از گروه در پاسخ، با لحنی تند آن را تحمیل عقیده می‌نامد و به آزادی‌ های فردی اشاره می‌کند که این سخن شما با آزادی فردی در تناقض است ، و استدلال می کند که فضای اجتماعی نیازمند تنوع و مدارا است.

گرچه در ظاهر، این دو نفر در حال گفتگو هستند. اما این گفتگو دیری نمی‌پاید که به پاسخ‌ های تندتری تغییر لحن داده می‌شود، حتما دیده ایم، تعبیرهای منفی دوگانه مثل: متحجر و غرب‌زده، بی‌غیرت و تمامیت‌خواه و…  گاهی این واژگان به زبان گفتگو وارد می‌شوند، و جمعی از گروه نیز وارد میدان قضاوت، تأیید یا تکفیر می‌شوند. و در مدت کوتاهی، آنچه می‌توانست گفتگویی سازنده باشد، به نزاعی پرتنش تبدیل می‌شود. اعضاء دیگری هم از گروه به تایید و یا رد نظرات طرح شده وارد گفتگو می شوند.

سوال اصلی اینجاست که چه چیزی این شکست و این انحراف در گفتگو را رقم زده است؟ آیا اختلاف نظر سبب شده؟ قطعاً خیر. آیا نبود سواد رسانه‌ای باعث چنین چیزی شده؟ تا حدی.

اما آنچه در لایه پنهان و عمیق‌تر عمل کرده است نه از سوی دو نفر یا چند نفر اعضاء گروه بوده بلکه درهم‌ کوبیدن گفتگو به‌دست دو گفتمانی صورت گرفته که رقیب یکدیگرند مثل گفتمان دینی در مقابل گفتمان سکولار که هیچ افق مشترکی اینها با هم ندارند. معمولاً اختلاف گفتگو به گفتمان‌هایی بر می گردد که نه‌ تنها زبانشان با هم فرق دارد، بلکه دال‌های بنیادین‌ آنها مثل، آزادی، حیا، شأن زن، حقوق عمومی، اعتقادات، باورها و امثالهم نیز معانی متفاوت و گاه متضادی دارند.

بنابراین ما ناخودآگاه در گفتگوها بواسطه ی باورهای خود یا همان گفتمان پذیرفته شده، کنترل و هدایت می شویم

نا گفته پیداست که وقتی گفتمان‌ ها نمی‌توانند با هم گفتگو کنند، مفاهمه های عادی و گفتگوهای ساده نیز به نزاع و خشونت منجر می شوند.

تا مادامی که بین گفتمان ها اختلاف هست هیچ گفتگویی به نتیجه نمی رسد. مگر اینکه ما قدرت شکستن گفتمان و بازآفرینی و اصلاح آن را در خود داشته باشیم و این مهم با یک جمله قابل اصلاح است و آن اینکه: آنچه نزد من است همه حقیقت نمی باشد و من تنها بخشی از حقیقت را در اختیار دارم و آن هم ممکن است حقیقت نباشد…

وقتی گفتمان ها ناخود آگاه و کنترل نشده وارد گفتگو می شوند آنهم گفتمان هایی که به آنها باور جدی داریم که حقیقت همین است که من می گویم ، در چنین وضعیتی، طرفین هر چند با هم حرف می‌زنند، اما در واقع، با هم، حرف نمی‌زنند، بلکه، در برابر هم ، سخن می‌گویند. هر جمله‌ ای از طرف مقابل، به‌ جای آنکه امکانی برای تأمل بیشتر باشد، به‌ منزله‌ ی تهدیدی برای گفتمان خودی تلقی می‌شود. در این حالت، خشونت کلامی نه یک لغزش روانی یا اخلاقی، بلکه واکنش دفاعی گفتمان‌ های ایدئولوژیک و باورهای غیر قابل تغییر در برابر دیگری، تهدید کننده محسوب خواهد شد.

سخن پایانی:

راه برون‌رفت چیست؟ آگاهی گفتمانی لازم است، و فقط تربیت گفتگویی و آداب گفتگو کافی نیست

برای رهایی از این چرخه‌ی خشونت، و اینکه هر روز شاهد این تنازعات نباشیم، آموزش آداب و مهارت گفتگو به تنهایی کافی نیست. ما نیازمند آگاهی از گفتمان‌ها نیز هستیم. باید بتوانیم دریابیم که چه چیزی دارد گفتگو را می‌رباید و چرا طرف مقابل آن‌گونه سخن می‌گوید که ما را می‌رنجاند. منشأ سخن کجاست؟

آگاهی گفتمانی به ما می‌آموزد که بسیاری از درگیری‌ها، نه حاصل بد فهمی‌های ساده، بلکه حاصل دو جهان‌نگری متفاوت‌ و دو دیدگاه متفاوت و دو زیست جهان متفاوت است که درک این تفاوت ها، گامی مهم به‌ سوی تحمل تفاوت ها، تفکیک نقد از نفی و جلوگیری از شخصی‌سازی نزاع‌ هاست.

به هر حال در جهانی که تنوع فکری و فرهنگی هر روز بیشتر می‌شود و بسترهای ارتباطی در دسترس همگان قرار گرفته‌ است، زیست در فضای مجازی بدون درک گفتمان‌ها، زیستی پرمناقشه و خسته‌کننده خواهد بود. گفتگوی سازنده، تنها با تمرین شنیدن و اخلاق مدنی شکل نمی‌گیرد، بلکه نیازمند تحلیل زمینه‌ های گفتمانی و زیست جهان گفتمان خاص نیز هست، تا هر کلام، نه آغاز جنگ و جدالی تازه، بلکه تلاشی برای فهم بهتر باشد.

علی میرزا صالحی

۱۷ مرداد ۱۴۰۴

لینک کوتاه : https://diyarsanat.ir/?p=3679

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.