اگر حوزهی خبر و رسانه را بهدرستی یکی از زیربناییترین ظرفیتهای توسعهی پایدار بدانیم، لازم است بهجای زیستن در سایهی کلیشههای مناسبتی، نگاهی نقادانه و ژرفنگر به نقش این حوزه در عرصههایی چون اقتصاد، فرهنگ، سیاست، سلامت، امنیت، آموزش، محیط زیست، انرژی و سایر ساحتهای زندگی عمومی بیفکنیم—حداقل در بازهی یکسال گذشته.
شایسته است «خبرنگاری تخصصی» را نه بهمثابه شعار، بلکه بهمثابه ضرورتی ساختاری بازشناسی کنیم؛ در کشوری که سرشار از منابع انسانی، زیستمحیطی و فرهنگی متنوع است، چرا هنوز بسیاری از حوزههای خبری، از تحلیل کارشناسی محروماند؟
آموزش مستمر، مهارتآموزی حرفهای و توانمندسازی خبرنگاران در فن مصاحبه، تحلیل، گزارشنویسی و روایتگری اجتماعی، پیشنیاز شکلگیری رسانهای مسئول و پاسخگوست و این آموزش باید همپای تحولات جهانی و با تکیه بر افزایش ظرفیت ارتباطی خبرنگاران و دانش میانرشتهای روزآمد باشد.
پیگیری حقوق صنفی خبرنگاران نباید محدود به مناسبتها باشد؛ تقویت نهادهای واسط چون خانهی مطبوعات، و ایجاد گفتوگوی نظاممند میان خبرنگاران و دولتها، شرط حیاتی برای صیانت از استقلال، امنیت و کرامت این حرفه است.
در عصری که هر شهروند، به لطف فناوریهای نو، میتواند به یک «شهروند-خبرنگار» بدل شود، اهمیت سواد رسانهای بیش از هر زمان دیگری احساس میشود؛ سوادی که نهتنها در میان خبرنگاران، که در میان عموم مردم باید تقویت شود تا مرز میان حقیقت و تحریف، اعتماد و اضطراب، دانایی و شایعهسازی، روشن بماند.
صیانت از اندیشهی پاک، دقیق و مسئولانهی خبرنگاری، وظیفهای است که بر دوش خبرنگاران متعهد و مردم آگاه، توأمان سنگینی میکند؛ باشد که این مناسبت، مجالی شود برای بازاندیشی، گفتوگو، و بازآفرینی مسیرِ رسانهای آگاه، اخلاقمحور و توسعهگرا…
رضا کیانی
















