صنعت فولاد بهعنوان یکی از پیشرانهای اصلی توسعه صنعتی و اقتصادی کشور، همواره در کانون توجه سیاستگذاران، فعالان اقتصادی و رسانهها قرار داشته است. در این میان، شرکت فولاد اکسین خوزستان بهعنوان تنها تولیدکننده ورقهای عریض فولادی در کشور، جایگاهی منحصربهفرد و راهبردی در زنجیره تأمین ملی دارد؛ جایگاهی که نقش آن در تأمین نیاز صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، کشتیسازی و پروژههای بزرگ زیربنایی، انکارناپذیر است.
اهمیت فولاد اکسین تنها به ظرفیت تولید یا نوع محصولات آن محدود نمیشود، بلکه این شرکت به دلیل تولید ورقهای خاص و استراتژیک، یکی از مؤلفههای کلیدی در کاهش وابستگی کشور به واردات و تحقق سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی بهشمار میرود. در شرایطی که کشور با محدودیتهای ناشی از تحریمهای خارجی و چالشهای تأمین مواد اولیه و فناوری مواجه است، استمرار فعالیت چنین مجموعههایی، نقشی تعیینکننده در حفظ تابآوری صنعتی دارد.
با این وجود، طی سالهای اخیر، گزارشها و مطالب متعددی درباره عملکرد فولاد اکسین خوزستان در برخی رسانهها منتشر شده است. بخشی از این مطالب در چارچوب نقد عملکرد بنگاههای اقتصادی قابل ارزیابی است؛ نقدی که ذاتاً بخشی از کارکرد رسانهها و لازمه شفافیت، پاسخگویی و اصلاح ساختارها محسوب میشود. با این حال، آنچه محل تأمل است، نحوه طرح برخی انتقادات و فاصله آنها با تحلیلهای فنی، دادهمحور و مبتنی بر شناخت تخصصی از صنعت فولاد است.
کارشناسان صنعت فولاد معتقدند نقد رسانهای زمانی میتواند به بهبود عملکرد بنگاههای اقتصادی منجر شود که بر پایه اطلاعات دقیق، درک صحیح از شرایط تولید و آگاهی از محدودیتهای ساختاری و محیطی شکل گرفته باشد. در غیر این صورت، طرح گزینشی برخی مسائل یا بزرگنمایی چالشها، نهتنها کمکی به اصلاح فرآیندها نمیکند، بلکه میتواند به ایجاد فضای بیاعتمادی، تضعیف سرمایه اجتماعی و مخدوش شدن تصویر بنگاههای صنعتی منجر شود.
فولاد اکسین خوزستان در سالهای اخیر، علیرغم مشکلات ناشی از نوسانات اقتصادی، محدودیتهای ارزی، تحریمهای بینالمللی و فشارهای تأمین مواد اولیه، توانسته است تولید محصولات خاص و مورد نیاز صنایع راهبردی کشور را حفظ کند. تولید ورقهای عریض فولادی با استانداردهای مورد استفاده در پروژههای حساس نفت و گاز، نیازمند دانش فنی، تجهیزات پیشرفته و مدیریت تخصصی است؛ امری که استمرار آن در شرایط کنونی، نشاندهنده ظرفیتهای داخلی این مجموعه صنعتی است.
از سوی دیگر، ارزیابی عملکرد شرکتهای صنعتی بزرگ، بدون توجه به شرایط کلان صنعت فولاد، سیاستهای قیمتگذاری، وضعیت بازارهای داخلی و صادراتی و محدودیتهای تحمیلشده از بیرون، نمیتواند تصویری منصفانه و دقیق ارائه دهد. در چنین شرایطی، تفکیک میان «نقد کارشناسی» و «فضاسازی رسانهای» به یک ضرورت جدی تبدیل میشود.
نقد کارشناسی، نقدی است که با هدف اصلاح، بهبود و افزایش بهرهوری مطرح میشود و مبتنی بر تحلیل فنی، مقایسه با شاخصهای صنعتی و در نظر گرفتن منافع ملی است. در مقابل، فضاسازی رسانهای معمولاً با تمرکز بر برجستهسازی یکجانبه نقاط ضعف، بدون ارائه راهحل یا تحلیل جامع، به دنبال ایجاد موج خبری کوتاهمدت است؛ موجی که پیامدهای آن میتواند فراتر از یک بنگاه، کل صنعت را تحت تأثیر قرار دهد.
در این میان، نقش رسانهها بهعنوان پل ارتباطی میان صنعت، افکار عمومی و تصمیمگیران، نقشی حساس و تعیینکننده است. تعامل سازنده میان رسانه و صنعت، میتواند به افزایش شفافیت، اصلاح رویهها و ارتقای عملکرد بنگاهها کمک کند؛ مشروط بر آنکه این تعامل بر پایه مسئولیتپذیری، دقت حرفهای و نگاه ملی شکل گیرد.
فولاد اکسین خوزستان، بهعنوان بخشی از بدنه تولیدی کشور، نیازمند نقد منصفانه، دقیق و مبتنی بر واقعیتهای صنعتی است؛ نقدی که نه در پی تطهیر عملکرد باشد و نه در دام سیاهنمایی و فضاسازی گرفتار شود. تفکیک این دو رویکرد، شرط لازم برای تقویت صنعت فولاد، حفظ اعتماد عمومی و حرکت در مسیر توسعه پایدار است؛ مسیری که بدون همافزایی صنعت و رسانه، دستیابی به آن دشوار خواهد بود.
















