شرکت فولاد خوزستان پیش از هر چیز یک مجموعه صنعتی – تولیدی است؛ بنگاهی که شاکله و مأموریت اصلی آن تولید پایدار، ارزآوری، اشتغال و حفظ زنجیره فولاد کشور است.
قضاوت درباره چنین مجموعهای، نه با بیانیههای پرحجم و اتهاممحور، بلکه با عملکرد واقعی در تولید، سودآوری و ایفای مسئولیت اجتماعی معنا پیدا میکند.
واقعیت میدانی این است که فولاد خوزستان، علیرغم فشارهای سنگین انرژی، محدودیتهای ارزی، تحریمها و ناترازیهای ساختاری در صنعت فولاد، نهتنها متوقف نشده، بلکه در سالهای اخیر توانسته است تولید را حفظ کند، رکوردهای سود خالص ثبت کند، ارزآوری مستمر داشته باشد و نقش کلیدی خود را در اقتصاد ملی ایفا کند.
این عملکرد، محصول کار شبانهروزی هزاران کارگر و متخصص است که کارخانه را زنده نگه داشتهاند. در حوزه مسئولیت اجتماعی نیز فولاد خوزستان صرفاً یک نام روی کاغذ نیست؛ از سرمایهگذاری در زیرساختهای زیستمحیطی، مدیریت مصرف آب، کاهش برداشت از کارون، پروژههای بازچرخانی پساب و کمربند سبز گرفته تا حمایت از مناطق پیرامونی و اشتغالزایی، همه نشان میدهد که این شرکت، صرفاً به سود کوتاهمدت فکر نکرده و نگاه بلندمدت به استان دارد.
بدون تردید، نقد، مطالبهگری و شفافیت حق طبیعی جامعه و رسانههاست و هیچ مدیری فراتر از پرسش و نظارت نیست؛ اما طرح یکجای مجموعهای از اتهامات سنگین، آن هم در شرایطی که شرکت در حال تولید، سودسازی و ایفای نقش ملی است، این پرسش جدی را ایجاد میکند که هدف از این حجم از فضاسازی و تخریب بکسویه، اصلاح و بهبود است یا اینکه نویسندگان این بیانیهها به دنبال تضعیف یک دارایی راهبردی در خوزستان هستند؟ جایی که دیگر شاید احساس میکنند نقشی ندارند و به یکباره به فکر بیانهنویسی افتادهاند.
تجربه نشان داده است که حاشیهسازیهای پر سر و صدا بیش از آنکه به نفع کارگران، مردم خوزستان یا بیتالمال باشد، مستقیماً به بیثباتی مدیریتی، فرسایش سرمایه اجتماعی و ضربه به تولید منجر میشود؛ همان چیزی که صنعت کشور امروز کمترین تحمل آن را دارد.
فولاد خوزستان را باید با اعداد تولید، سود خالص، ارزآوری و شاخصهای عملکردی سنجید و نه نوشتن با روایتهای یکطرفه که چیزی را دنبال میکنند که صلاح نیست. اگر هدف، حفظ حقوق مردم و صیانت از بیتالمال است، مسیر آن تقویت تولید، آرامش سازمانی و نظارت حرفهای است، نه اینکه بزرگترین فولادساز جنوب کشور را به سمت حاشیههای فرساینده و مخرب ببریم.
وقتی فولاد خوزستان تولید میکند، بیانیهنویسی بیمعنا است!
شرکت فولاد خوزستان را نمیتوان با هیاهو، بیانیهنویسی و انباشت اتهامهای پیاپی به حاشیه راند. این شرکت، پیش و بیش از هر برچسب رسانهای، یک بازیگر مؤثر در تولید و صادرات فولاد کشور است؛ مجموعهای که چرخه تولید آن بدون توقف فعال است، محصولاتش در بازارهای داخلی و خارجی عرضه میشود و سهم معناداری در تأمین ارز و پایداری زنجیره فولاد دارد.
اگر مبنای ارزیابی این مجموعه توانمند صنعتی، کارنامه عملیاتی باشد، فولاد خوزستان نهتنها از مدار تولید خارج نشده، بلکه در سالهایی که صنعت فولاد با محدودیتهای انرژی، تحریمهای بینالمللی و چالشهای تأمین مواد اولیه دستوپنجه نرم کرده، توانسته سطح تولید را حفظ کند و در برخی شاخصها رکوردشکنی داشته باشد.
افزایش حجم فروش و صادرات محصولات در چنین فضایی، حاصل تصمیمهای اجرایی تیم مدیریتی این شرکت و تلاش کارگران فولاد خوزستان در کف کارخانه است، نه نتیجه فضاسازی بیرونی عدهای که صرفاً به دنبال منافع شخصی خود هستند و نه استان.
در کنار نقش صنعتی، فولاد خوزستان مسئولیت خود را در قبال جامعه پیرامونی و اقتصاد استان نیز نادیده نگرفته است. از سرمایهگذاری در مدیریت مصرف آب و پروژههای زیستمحیطی گرفته تا حمایت از فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و ورزشی و مشارکت در توسعه زیرساختهای محلی، این شرکت نشان داده که نگاهش صرفاً محدود به تولید شمش و ترازنامه مالی نیست. چنین رویکردی، فولاد خوزستان را به یکی از بازیگران اثرگذار توسعه در جنوب کشور تبدیل کرده است.
تجربه صنعت کشور نشان میدهد بیثباتی و حاشیهسازی نخستین ضربه را به تولید میزند و در نهایت به زیان کارگران، سهامداران و اقتصاد محلی تمام میشود.
فولاد خوزستان امروز برای تداوم نقشآفرینی خود در تولید، صادرات و اقتصاد ملی، بیش از هر چیز به آرامش مدیریتی و تمرکز نیاز دارد. اگر دغدغه منافع مردم و توسعه خوزستان جدی است، مسیر آن از حمایت از تولید، تقویت صادرات، مسئولیتپذیری اجتماعی و نظارت حرفهای میگذرد، نه از جنجالهایی که صنعت را از مسیر اصلی خود دور میکند.
















